کد خبر: 4170919
تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۵
در صحبت قرآن/ 240

در بشارت عیسی به آمدن رسول خاتم 

انبیای عهد عتیق همه بشارت داده بودند که پادشاهی از پیش ایشان خواهد آمد تا مردم را حکمتی نو آورد و حیاتی تازه بخشد و چون آن پادشاه و آن کلمه قدسی و روح الهی حضرت مسیح آمد مردمان به انکار برخاستند و بر وی گذشت آنچه گذشت.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن، نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
 
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
 
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
 
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌هایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. دویست چهلمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در بشارت عیسی به آمدن رسول خاتم» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

 

وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۶صف ﴾

و(ای رسول ما به یاد آر) هنگامی را که عیسی فرزند مریم گفت ای فرزندان اسرائیل من رسول خداوند به سوی شما هستم و تصدیق می‌کنم آنچه را که در دست شما از تورات (و کتب آسمانی پیشین) است و شما را بشارت می‌دهم به رسولی که بعد از من خواهد آمد و نام او احمد است. پس هنگامی که آن رسول با ادله روشن آمد، گفتند این (قرآن و معجزه او) سحر و جادویی آشکار است.

انبیای عهد عتیق همه بشارت داده بودند که پادشاهی از پیش ایشان خواهد آمد تا مردم را حکمتی نو آورد و حیاتی تازه بخشد و چون آن پادشاه و آن کلمه قدسی و روح الهی حضرت مسیح آمد مردمان به انکار برخاستند و بر وی گذشت آنچه گذشت. حیات نو و حکمت عیسوی مندرج در همان انجیل اوست که به معنی بشارت است و در معنی عام هر رسولی را انجیلی و خبری خوش است و آن خبر است که او را عنوان نبی می‌بخشد. محی‌الدین در فصوص الحکم که طی آن هر نبی را کلمه حکمتی دانسته است درباره حضرت عیسی «فص حکمة نبویّه فی کلمة عیسویه» یعنی در وجود حضرت عیسی که از کلمات الهی است و نام آن کلمه مسیح است، خداوند جوهر نبوّت و آن خبر بزرگ عالم را متجلّی ساخته است و آن خبری است که هر کس بدان رسد از شادی و حیرت مدهوش گردد: 

چشمم به راه تا که خبر می‌دهد ز دوست
صاحب خبر بیامد و من بی‌خبر شدم (سعدی) 

خبریست نورسیده تو مگر خبر نداری
جگر حسود خون شد تو مگر جگر نداری (دیوان شمس) 

آن خبر که جان ادبیات و جان همه هنرهاست این است که ای آدمیان که بر لب دریای فنا می‌هراسید و بر خود می‌لرزید، بدانید که شما شما را پروردگاری بخشنده و مهربان است و او شما را به بازیچه نیافریده است بلکه مقصودی عظیم درکار شماست. 

شما یک حقیقت ازلی ابدی هستید و روح شما که حقیقت ذات شماست یک امر قدسی آسمانی و یک اخگر جاودانه است و شما را در پیش روی قیامتی است به دیدار سروقامتی. پس شما خوش و خرّم باشید و زندگی دنیا را با هم به دوستی و محبّت و کار و خدمت متقابل و صحبت و مودّت و کسب معرفت و فضیلت بگذرانید که شیطان می‌خواهد بین شما نفاق و دشمنی افکند و با انکار این خبر خوش شما را پریشان کند زیرا می‌داند این خبر خوش است که زندگانی را خوش می‌کند، ادبیات را خوش می‌کند و هر دم هزار خوشی می‌آفریند. اکنون آن مبشّر که نامش عیساست آمد و گفت همسایه خود را چون خود دوست بدارید و همه عالم همسایه شما هستند و این محبّت است که شما را نجات خواهد داد؛ از ظلمات ظلم و رنج و محنت این عالم همگی به خدا پناه ببرید و در گرد او در دامن هم باشید و نیز فرمود شما را بشارت می‌د‌هم که پس از من پادشاهی دیگر خواهد آمد و نامش احمد است که ستوده‌ترین انبیاست. او مبشّر نیست بلکه خود ظهور همه بشارتهاست و عین قیامت و عین بهشت است. 

پس محمّد صد قیامت بود نقد
چونکه حل شد در فنایش حلّ و عقد
زو قیامت را همی پرسیده‌اند
کای محمّد تا قیامت راه چند 
با زبان حال می‌گفتی بسی
کز قیامت حشر را پرسد کسی 
هر که گوید کو قیامت ای صنم
خویش بنما که قیامت نک منم (مثنوی) 

اما باز چون محمّد بیامد و آن رستاخیز بر پا شد و آیات روشن حقانیت او بر دیده‌ها تابید باز اهل دنیا که تاب تابش آن نور را نداشتند خود را کور کردند و گفتند این هیچ نیست مگر سحر و جادویی عظیم. 

گفتم جادوگری سست بخندید و گفت
سِحر اثر کی کند، ذکر خدا می‌رود (دیوان شمس) 

قرآن همه ذکر خداست و ذکر قیامت است و ذکر فضیلت و اخلاق است و آنها که قرآن را سِحر و افسون خواندند به حقیقت می‌خواستند با سِحر و افسون خویش با حقیقت غیر قابل انکار محمد مقابله کنند تا قدرت و ثروت و جاه و مقام را از آن خود سازند. اما خداوند، بنا بر خبری که فرموده است «‌همانا که من و رسولانم بی‌گمان پیروز خواهیم شد» (مجادله21)، هم سحر و جادوی منکران را به اعجاز الهی باطل کرد و عصا و اژدهای محمد که همان قرآن او بود هم مار و افعی‌ها و دروغ‌ و دغل‌ها و تبلیغات و اکاذیب فرعونیان را فرو بلعید. 

نظامی و پس از او شبستری از رابطه میان احد و احمد و بخصوص میم احمد لطیفه‌ای ساخته‌اند که حکمت آموز است: 

گوش جهان حلقه کش میم اوست
خود دو جهان حلقه تسلیم اوست (نظامی) 

احد در میم احمد گشته ظاهر
در این دور اول آمد عین آخر 
ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندر آن یک میم غرق است (گلش راز) 

 

انتهای پیام
captcha